اتحاد ملى، یعنى یکپارچگى ملت ایران.
انسجام اسلامى، یعنى ملتهاى مسلمان با هم همراه باشند. ملت ایران رابطهى خود را با ملتهاى اسلامى محکمتر کند. ما اگر بخواهیم اتحاد ملى و انسجام اسلامى تحقق پیدا کند، باید بر اصولى که بین ما مشترک است، تکیه کنیم. نباید خودمان را سرگرم فروعى بکنیم که مورد اختلاف است.
داخل ایران هم مواردى وجود دارد؛ چون مىبینند در ایران برادران مسلمان شیعه و سنى، در یک صف واحد، در زیر یک پرچم واحد، با یک شعار واحد، در یک جبههى واحد، در کنار هم و با هم هستند. در جنگ تحمیلى هشت ساله، از کسانى که مىخواستند بروند از تمامیت ارضى و مرزهاى اسلام در این کشور دفاع کنند، کسى نپرسید شما از کدام طایفه، کدام فرقه، کدام مذهب، کدام لهجه و کدام زبان هستید؟ همه رفتند؛ از همه جا رفتند. در ایران، خونها درهم آمیخته شد و انقلاب به معناى حقیقى کلمه، یک اتحاد و یک الفت میان فرق و لهجهها و طوایف مختلف به وجود آورد. استکبار، نمىتواند این را ببیند. براى هر فرقهاى، بهانهیى درست مىکنند. سادهترین و فریب بخورترین افراد را در هر فرقهاى پیدا مىکنند و چیزى در دهانش مىگذارند، تا برود آنچه را که او مىخواهد، برایشان تکرار کند! همه باید مراقب باشند. هر کسى که امروز به این هدف استکبار کمک کند - یعنى ملت ایران را از ملتها و کشورهاى دیگر جدا کند - در نزد خداى متعال، حکم همان دشمنان اسلام و مسلمین را دارد که با اسلام جنگیدند؛ چه امروز و چه در زمان پیامبر. «کان حقیقا على الله ان یدخله مدخله» هر کس که امروز به هدفهاى استکبار در قبال ایران اسلامى کمک کند، مثل همان کسى است که در زمان ظهور و نزول اسلام، با آیات الهى جنگید. این هفتهى وحدت، این هفتهى مشترک الاحترام بین مسلمین را قدر بدانید. همه سعى کنند وحدت و اتحاد نیروها و در یک جبهه قرار گرفتن نیروهاى مسلمین را - که رمز سعادت و مایهى سربلندى مسلمین و بزرگترین حربهى ملتها در مقابل استکبار جهانى است - مغتنم بشمارند و قدر بدانند.
رکن دوم هم توحید کلمه است. ملتهاى مسلمان باید با هم متحد شوند. امروز یکى از بزرگترین مصائب دنیاى اسلام این است که دشمنان اسلام کارى کردهاند که آنچه باید وسیلهى اتحاد مسلمین شود - یعنى وجود دشمن، وجود صهیونیستهاى غاصب - وسیلهى اختلاف آنها شده است! کارى کردهاند که بعضى از دولتهاى مسلمان، این را وسیلهاى براى قرار گرفتن در مقابل برادران خود بکنند و حقیقتا اختلاف به وجود آید؛ در حالى که بودن چنین دشمنى در قلب کشورهاى اسلامى، باید مسلمانان را به هم نزدیک کند؛ جبههى واحد تشکیل دهد و ید واحد به وجود آورد. این گناه هم به دخالت و دستاندازیهاى استکبار برمىگردد. اگر حمایتهاى استکبار و در رأس آنها امریکا از اشغالگران فلسطین و تروریستهاى بینالمللى، که در قلب کشورهاى اسلامى متمرکز شدهاند - یعنى همین حاکمان فعلى دولت جعلى اسرائیل - نبود، قدرت ماندن نداشتند. الان هم همینطور است. دشمن وسوسه مىکند. از اول انقلاب هم مىکرده است؛ مخصوص امروز هم نیست. از اول انقلاب، شایعه ساختند، حرف درست کردند و پىدرپى دم از اختلافات زدند. امروز هم مثل اوقات دیگر است. همیشه هم ارادهى ملت و ارادهى مسؤولان دلسوز و علاقهمند و دلباختگان به اسلام و به عبودیت خدا، بر همهى اینها فائق شده است. امروز هم به فضل الهى فائق خواهد شد. دنیاى اسلام باید به سمت چنین وحدتى حرکت کند. وحدت، یعنى همدلى و اتحاد بر اصول.
وحدت مردم، یعنى نبودن تفرقه و نفاق
من بر روى «وحدت ملى» تأکید بیشترى دارم؛ به خاطر اینکه امنیت هم ناشى از وحدت است. اگر وحدت نباشد، امنیت ملى هم به خطر مىافتد و ایجاد ناامنى مىشود. منظور ما از وحدت چیست؟ یعنى همهى مردم یکسان فکر کنند؟ نه. یعنى همهى مردم یک نوع سلیقهى سیاسى داشته باشند؟ نه. یعنى همهى مردم یک چیز را، یک شخص را، یک شخصیت را، یک جناح را، یک گروه را بخواهند؟ نه؛ معناى وحدت اینها نیست. وحدت مردم، یعنى نبودن تفرقه و نفاق و درگیرى و کشمکش. حتى دو جماعتى که از لحاظ اعتقاد دینى مثل هم نیستند، مىتوانند اتحاد داشته باشند؛ مىتوانند کنار هم باشند؛ مىتوانند دعوا نکنند. یکى از عواملى که این وحدت را خدشهدار مىکند، مفاهیم مشتبهى است که دائما در فضاى ذهنى مردم پرتاب مىشود. هر کس هم به گونهاى معنا مىکند؛ یک عده از این طرف، یک عده از آن طرف؛ جنجال و اختلاف غیرلازم درست مىشود! البته دشمن در همهى این مسائل سود مىبرد و به احتمال زیاد در این مسائل - یا در همهاش، یا در بعضىاش - دست هم دارد. این را ما نمىتوانیم ندیده بگیریم.
من از همهى گروهها، از همهى جمعیتها، از همهى آحاد مردم، از عموم ملت ایران و جوانان - که البته خدا از ملت ایران و از جوانان راضى باشد؛ حقیقتا بهترین نقش را شما همیشه در همهى احوال نشان دادید - خواهش مىکنم که مراقب فریب دشمن باشند. الان هم هیچ گله و شکوهاى از مردم نیست؛ شکوه از کسانى است که بایستى افکار مردم را جهت بدهند؛ اما گاهى به وظایفشان عمل نمىکنند و یا آشنا نیستند. وحدت مردم، اتحاد قلبى مردم، اتحاد روحى مردم، محبت مردم، وفاق مردم حول نظام اسلامى، حول احکام مقدسهى اسلام، حول قانون اساسى - که قانون اساسى هم منطبق بر احکام اسلامى است - حول قوانین کشور - که لااقل اغلب آنها منطبق بر قوانین اسلامى است؛ اگر نگوییم همهاش منطبق است - «وحدت ملى» را تشکیل مىدهد.
تقویت این احساس در فرد، که وى عضوى از پیکر بزرگ امت است و هدایت درست آن، باید بتواند بر همهى آن ترفندهاى تفرقهساز، غلبه کند؛ و ضمن اینکه هویت ملى و فرقهیى را در بخشهاى گوناگون امت اسلامى پاس مىدارد، از فوایدى که در یکدلى و اتحاد است، همهى این مجموعهى بزرگ را بهرهمند سازد و عزت و اقتدار و خیر کثیرى را که در یکپارچگى امت اسلامى نهفته است، شامل همهى اجزا و اعضاى آن کند. شناخت نمونه و نمایى از آن امت واحدة، به معنى گامى عملى در راه تحقق آن آرزوى بزرگ - یعنى اتحاد اسلامى - و در نهایت سر برکشیدن قدرت واحدهى اسلامى در میدان سیاست جهانى است. دیدن تودههاى عظیم حجگزار از نقاط گوناگون عالم، و با زبانها و رنگها و نژادهاى گوناگون، افق دید مسلمان را گسترش مىدهد و از مرزهاى شخصى و قومى و ملى فراتر مىبرد، و وظیفهى اسلامى رفتار برادرانه، وى را با آنان به تعارف و همزبانى و همدلى مىکشاند، خبرهاى اختصاصى ملتها را به سراسر جهان اسلام مىبرد و توطئهى تبلیغاتى دشمن را که همیشه، و امروز بیش از هر زمان، دستاندرکار قلب حقیقت و دروغسازى و شایعهپراکنى است، خنثى مىکند و فاصلههاى مکانى و زبانى و پندارى را از میان برمىدارد. با تبیین موفقیت یک ملت، در دل ملتهاى دیگر، امید مىدمد و با تشریح تجربهى یک کشور، کشورى دیگر را مجرب مىسازد. احساس انزوا و تنهایى را از افراد و ملتها مىزداید و ابهت دشمن را در چشم آنان مىشکند، مصیبتهاى بزرگ یک کشور را براى دیگران شرح مىدهد و آنان را به فکر علاج آن مىافکند.
نقاط درخشان در وصیت نامه امام خمینی(ره)
من به شما فقط مىخواهم این نکته را تأکید و تکرار کنم؛ مىخواهم بگویم: اى مردم عزیز آمل! اى مردم شریف مازندران و اى همهى ملت بزرگ ایران! کشور شما کشورى است که خداى متعال آن را از نعم مادى و معنوى، سرشار کرده است. استعدادهاى این کشور، استعدادهاى این آب و خاک و این فرهنگ و این تاریخ، به شماره نمىآید! شما مىتوانید و شایستهى آن هستید که ملتى باشید که ملتهاى دیگر از شما الگو بگیرند. در دوران حکومت طاغوتها، موانعى بر سر راه رشد و شکوفایى این استعدادها و پیمودن این راه وجود داشت؛ انقلاب عظیم شما مردم آمد و این موانع را برداشت. اسلام عزیز با نورافکنهاى قوى آیات قرآنى، راه را روشن کرده است و شما در این راه، به حرکت درآمدهاید و گامهاى بلندى برداشتهاید. دشمنانى هم در کمین شما هستند. اگر بخواهید مىتوانید این راه را طى کنید؛ همچنان که تاکنون خواستهاید و بحمدالله توانستهاید. اگر بخواهید این راه را طى کنید، شرط اساسى این است که اولا وحدت کلمهى خودتان را حفظ کنید. ثانیا از راهنمایى اسلام و قرآن، یک لحظه جدا نشوید. امام عزیز بزرگوار ما به رهنمودهاى زمان حیات خود اکتفا نکرد؛ بلکه بعد از رفتن هم این وصیتنامهى گرانبها را گذاشته است. عزیزان من! اگر شما به وصیتنامهى امام نگاه کنید - من به شما جوانان توصیه مىکنم که مخصوصا به این وصیتنامه مراجعه و مکرر نگاه کنید - خواهید دید که از اول تا آخر آن دو نقطهى درخشان وجود دارد و آن دو نقطه این است: اول تمسک به اسلام و ارزشها و قیم اسلامى و استفاده از راهنماییهاى اسلام که شما را به سعادت مىرساند و راه را نشان مىدهد و دوم اتحاد و اتفاق.
مسلمانان از اختلافات عبور و دست وحدت به یکدیگر بدهند
مسلمانان عالم هرچه به اسلام نزدیکتر شوند، آن طعم عزت را بهتر خواهند چشید؛ و هرچه با یکدیگر متحدتر باشند، امکان استفادهى از اسلام را بیشتر به دست خواهند آورد. امروز مسلمانان باید از اختلافات جزئى، اختلافات طایفهاى، اختلافات تاریخى و اختلافات مذهبى عبور کنند و دست وحدت و اتحاد به یکدیگر بدهند. انشاءالله این امت بزرگ در همهى کشورهاى اسلام، عقبات بزرگى را پشت سر خواهد گذاشت و انشاءالله آیندهى امت اسلامى از گذشتهى آن به مراتب بهتر خواهد بود. امیدواریم انشاءالله همهى ملت عزیز ایران و ملتهاى مسلمان، به فیوضات اسلامى و قرآنى مستفیض شوند و مشمول توجهات حضرت بقیةالله ارواحنافداه باشند و خداوند به همهى مسلمانان لطف و رحمت و برکت خود را نازل کند.